ماییم و
شب تار و غم یار
و دگر هیچ

صبر کم و
بی تابی بسیار و
دگر هیچ....

عرفی_شیرازی


نور دو دیده منی
دور مشو ز چشم من
شعله سینه منی
کم مکن از شرار من

مُرده تَر از تنم مجو
زنده کُنَش به نور هو
تا همه جان شود تنم
این تَنِ جانسپار من
مولانا


به کجا روم زدستت که نمیدهی مجالی
نه  ره  گریز  دارم  ، نه  طریق   آشنایی
سعدی


ڪاش "خیــالت "
هر"شب" مهمانم نبود
این پریشان حالی و
دیوانگی با " من" نبود ...!
فاطمه_زارع

بـاز شـــب شـد ....

و فـانـــوسِ دلـــم ....

روشــنِ تُـوست .....!!!
امید_آذر


ترک ما کردی،
برو همصحبت اغیار باش

یار ما چون نیستی
با هر که خواهی یار باش

وحشی_بافقی


گیرم که تو صاحب اختیاری ای عشق
اصلا" تو خدای روزگاری ای عشق


هی زخم - دوباره زخم - این هم شد کار❓
سرگرمی دیگری نداری ای عشق❓



دیرگاهیست که من
در دل این شام سیاه
پشت این پنجره، بیدار و خموش؛
مانده‌ام چشم به راه...
هوشنگ_ابتهاج



من همان پنجره رو به خیابان  بودم؛
که شبی بسته شد و رو به کسى باز نشد...!

مهدی_فرجی

🆔

از خیال تو به هر سو
که نظر مى کردم
پیش چشمم در و دیوار
مصور مى شد
سعدى


در فراقت ...
حالم از هر مشکلی مشکل ترست ...!
هلالی_جغتایی


دستم از تنگی دل وقف گریبان شده است
یاد آن روز که در گردن جانانم بود
حزین_لاهیجی



تمنا میکنم هر شب
تورا ازخالقم
اما
ندا از غیب می آید
بس است دیگر
نمی آید ....
الهام_ابراهیمی



ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻨﻢ . . . ﻣﻬﻤﺎﻥِ ﺗﻮ . . .
ﺩﺳﺖ ﻣﻦ . . . ﻭ ﺩﺍﻣﺎﻥِ ﺗﻮ . . .

ﻳﺎ ﻗﻔﻞِ ﺩﺭ . . . ﻭﺍ ﻣﻰ ڪﻨﻰ . . .
ﻳﺎ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ . . . ﺩﻑ ﻣﻰ ﺯﻧﻢ . . .
ﻣﻮﻻﻧﺎ



چه تکراری از این خوشتر
بگویم من دوستت دارم ,

لبت را تـــــــــو بخندانی
بگویی : من کمی بیشتر....
سمیه_نادی


یک لحظه واقعاً بد و یک لحظه عالی ام
این روزها به لطف تو حالی به حالی ام !

با
رمز
و
راز
حرف
نزن
گیج می شوم
راحت بگو بگو که توهم عاشقی هنوز
نجمه_زارع


عقل!  برو برو برو ، عشق! بیا بیا بیا
راحت جان ما توئی دورمشو زپیش ما
شاه‌نعمت‌الله_ولی


یڪـــــ نفـس بـی یاد جانان بـر نمـی آید مـــرا
ساعتـی بـی شــــور و مستــی سر نمـی آیـد مـرا
فیـض_ڪاشانـی


جز عشق گناهی نیست
در نامه ی اعمالم ....
فروغی_بسطامی

گفتم بہ ڪام وصلت خواهم رسید روزے
 گفتا ڪہ نیڪ بنگر شاید رسیدہ باشے ..
فیض_ڪاشانے


کاش که در  قیامتش، بارِ دگر  بدیدمی
کآن‌چه گناهِ او بُوَد، من بِکِشَم غرامتش؟!
سعدی

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تورا نکته به نکته مو به مو

از  پی دیدن  رخت  همچو  صبا  فتاده‌ام
خانه بِخانه دربه درکوچه به کوچه کوبه کو

اقبال لاهوری