انگار پایه ثانیه ها لنگ می شود
وقتی دلی برای دلی تنگ می شود
ما بی تو خسته ایم
تو بی ما چگونه ای
ز تو کی توان جدایی
که تو هست و بود مایی
بی روی مه جانان
آرام ندارد دل
سلیس و ساده بگویم
دلم گرفته هوایت
نیست نشان زندگی
تا نرسد نشان تو
عاشق شده ام بر تو
تدبیر چه می فرمایی ؟
از راه صلاح آیم
یا از ره رسوایی
من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار